loading...
شعبده
shirin بازدید : 558 دوشنبه 20 مرداد 1393 نظرات (0)


 

دختـــر: یعنــی که چــی خستــه شــدی؟؟؟؟

 

پســر: خستــه شــدم از دوستــی باهات... نمیتـــونم...!

 

دختـــر: مگـــه نمیگفتــی عـــاشقمــی؟؟؟؟ هیچ وقت تـــرکـــم نمیکنـــی؟؟؟؟

 

پســـر: من دیگـــه نمیخـــوام دوست بـــاشیـــم... برووووو

 

دختــــر: چـــرا مگـــه چیکــارکــردم؟؟؟؟

 

پســـر: بزرگتـــرین کار ممکنـــو کـــردی...عـــاشقـــم کــــردی عــــاشق خـــودت برو

 

برو بـــا دنیـــای مجـــردیت خـــداحـــافظی کن

 

میخــــوام خـــانومم بشــی....

 

همســـرم بشـــی....

 

تکـــ بــــانــوی خونـــم....

 

نــــه دوستـــم.....!

 

shirin بازدید : 365 دوشنبه 20 مرداد 1393 نظرات (0)

 

من یه دخترم

اگه خودمو لوس نکنم

اگه باهات قهر نکنم و ناز نکنم

اگه وقتی چشات میچرخه از حسودی دیونه نشم

اگه از نظر دادنات خوشحال نشم

اگه به خاطر تو به خودم نرسم 

اگه سر به سرت نذارم

اگه برات گریه نکنم

اگه وقتی پاستیل میبینم پیرهنتو نکشم

اگه لب و لوچه آویزون نکنم تا بغلم کنی

اگه بهت نگم آقامون

 

اگه برات مظلوم بازی درنیارم

اگه از سرو کولت نرم بالا

اگه برات عشوه نیام

اگه گوشتو نپیچونم و نگم تو فقط مال منی

اگه ناغافل دستاتو نگیرم

اگه وقتی کار بدی کردم با ترس بهت نگم

اگه لج بازی نکنم

اگه ...

اون موقع که تو دیگه دیوونم و عاشقم نمیشی!

تو عاشق اینی که من یه خانم کامل باشم!خانم تو!

 

 

اممما!!!

 

تو پسری!

اگه برام غیرتی نشی

اگه روم حساس نباشی

اگه ته ریش نداشته باشی

 

اگه باهام مهربون نباشی

اگه بهم اخمای کوچولو نکنی

اگه وقتی شالم رفت عقب نگی اونو بکش جلو

اگه دستمو محکم نگیری

اگه نگی هرکاری کردی راست بگو تا ببخشمت

اگه سر به سرم نذاری

اگه قربون صدقم نری

اگه نگرانم نشی

اگه بهم نگی عروسک من

اگه نگی من مهمم که میگم خوبی

اگه...

 

اونوقت منم دیوونه و عاشق تو نمیشم تا اونکارارو برات نمیکنم!

من تورو مرد میخوام!مرد تو!

پس بیا و مرد باش!

ابرو برندار!دماغت عمل نکن

لوس حرف نزن!

من و تو همون آدم و حواییم!بیا جاهامونو عوض نکنیم!

من لطافت نگه میدارم تو صلابت

تو نگاهتو نگه دار منم نجابتمو

بیا سعی کنیم بهترین هم باشیم!

من بهترین دختر واسه تو!

تو بهترین پسر واسه من!

میدونم شاید نشه حداقل سعی که میشه کرد!

قبول؟؟

 

shirin بازدید : 494 یکشنبه 19 مرداد 1393 نظرات (0)

دخترکم برای کسی که برایت نمیجنگد نجنگ....

چرا اشکهایت را هر روز پاک کنی....

کسی که باعث گریه ات میشود پاک کن...

دخترکم به سوی کسی که ناز میکند دست نیاز دراز نکن...

بیاموز این تو هستی که باید ناز کنی....

دخترکم تو زیباترینی... .

همیشه با این باور زندگی کن...

خودت را فراموش نکن... .

شاید گریه یا خنده ات برای بعضی ها بی ارزش باشد....

اما به یاد داشته باش....

کسانی هستند که وقتی میخندی جان تازه میگیرند....

دخترک من هیچگاه برای شروع دوباره دیر نیست....

اشتباه که کردی برخیز....

اشکالی ندارد....

بگذار دیگران هر چه دوست دارند بگویند.....

خوب باش ولی سعی نکن این را به دیگران بفهمانی

کسی که ذره ای شعور داشته باشد خاص بودنت را در می یابد....

زمستان است.... زیاد میشنوی هوا دو نفره است!!!!

به درک که دو نفره است تنها قدم زدن دنیای دیگری دارد..

دخترکم شاید شاهزاده را همه بشناسند اما باور داشته باش....

برای پدرت تو ملکه هستی....

گریه کرده ای؟؟؟؟ رنج کشیده ای؟؟؟؟ سرت کلاه رفت؟؟؟

اذیتت کرده اند؟؟؟ عیبی ندارد.... نگذار تکرار شود....

گاهی تکرار یک درد دردناک تر است!!!

احساس تو با ارزش است خرج هر کسی نکن...

از تمام مردهایی که میبینی و متلک نثارت میکنند

از تمام مردان این شهر ممنون باش...

ممنون باش که هر روز لطافت تو را،

ظرافت تو را، زیبایت را یادآور میشوند... .

تو قدرتمندی که با تمام ضعیف بودنت در برابرت ناتوانند...

آری .... ناتوانند دخترکم تو با ارزشترین موجود زمین هستی

هیچ گاه فراموش نکن...

shirin بازدید : 332 یکشنبه 12 مرداد 1393 نظرات (0)

 

 

 

به جا ي دسته گل ي كه فردا بر قبرم نثار ميكني،

 

 

 

امروز با شاخه گل ي كوچك يادم كـــــــــــــــــــن ،

 

 

 

به جا ي سيل اشكي كه فردا بر مزارم ميريــــزي ،

 

 

 

امروز با تبسمي شادم كــــــــــــــــــــــــــــــــــــن،

 

 

 

 به جا ي ان متن هاي تسليت گونه كه فــــــــردا

 

 

 

 در روزنامه ها برايم مينويســــــــــــــــــــــــي ، 

 

 

 

امروز با پيام كوچك ي خوشحالم كـــــــــــــن "

 

 

 

من امروز به تو ن ياز دارم ، نه فردا...........

shirin بازدید : 415 سه شنبه 17 تیر 1393 نظرات (0)

 

امشب تو دل آسمونم مثل دل من غوغاست, هر دو میباریم

شاید کمی آروم شیم اون روز لعنتی داره دوباره خاطراتش

برام تداعی میشه . . .

می نویسم برای تو........

برای تویی که بودنت را...

نه چشمانم میبیند...

و نه گوش هایم می شنود...

و نه دستانم لمس می کند...

تنها با شعفی صادقانه ...

با دلم احساست میکنم...!!!!

آدم‌ها می‌آیند, زندگی می‌کنند, می‌میرند و می‌روند اما فاجعه‌ی

زندگی تو آن هنگام آغاز می‌شود که آدمی می‌ميرد, اما نمی‌رود

می‌ماند و نبودنش در بودن تو چنان ته ‌نشین می‌شود که تو

می‌میری در حالی که زنده­‌ای و او زنده می‌شود در حالی که

مرده است...

روزی روزگاری مــــــردی در کنارم بود ...

مردی که نامش و نفسش گرمای زندگی ام بود ...

دستانش پشتوانه اینده ام ...

روزگار میگذشت و همه چیز آرام بود ..

شیرین بود ...

لحظه ها به رویم میخندیدند ....

بی خبر از فردا ...

ناگهان در یک ظهر لعنتی زندگی رویش را عوض کرد ...

آسمان بغضش را برای همیشه به من داد تا ببارم ...

فقط گفتن يك "خدا بيامرز" در جمع هاي خانوادگي كافيست

تا شكستن مادر باز تكرار شود... ;'(

ﺩﻟﻢ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩﺗﻮ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﭼﯿﺴﺖ ؟؟؟!

ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖﮐﻪ ﺷﺐ ﻫﺎ ، ﺧﻮﺍﺏ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﺧﯿﺲ ﻣﻦ ﻣﯿﺪﺯﺩﺩ

ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﻧﺒﻮﻫﯽ ﺍﺯ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ، ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺭﺍ

ﭘﯽ ﺗﻮ ﻣﯿﮕﺮﺩﺍﻧﺪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺻﺒﺮﯾﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻟﺒﺎﻧﻢ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ

ﺗﺎ ﮔﻼﯾﻪ ﺍﯼ ﻧﮑﻨﻢ ﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ...

حالــــم خوب است امــــا......

دلــــم تنــــگ آن روزهایی شده که می توانستم

از تــــه دل بخــــندم ...

یک سال دیگه ام گذشت بدون تو...

 

shirin بازدید : 286 شنبه 07 تیر 1393 نظرات (0)

 

 

 

 

پيرمردی صبح زودازخانه اش خارج میشوددرراه با یک ماشین تصادف کردواسیب دید

عابرانی که ردمیشدندبه سرعت اورابه اولین درمانگاه رساندند.پرستاران ابتدازخمهای 

پیرمردراپانسمان کردندسپس به اوگفتند:بایدازشماعکسبرداری بشودتاجایی ازبدنت 

اسیب وشکستگی ندیده باشد

پیرمردغمگین شدگفت عجله دارم ونیازی به عکسبرداری نیست.

پرستاران ازاودلیل عجله اش راپرسیدند.زنم درخانه سالمندان است هرصبح

انجامیروم صبحانه رابااومیخورم.نمیخواهم دیرشود.

پرستاری به او گفت:خودمان به او خبرمیدهیم پیرمردبااندوه گفت :خیلی متاسفم 

اوالزایمردارد.چیزی رامتوجه نخواهد شدحتی مراهم نمیشناسدك

پرستارباحیرت گفت:وقتی که نمیداندشماچه کسی هستیدچراهرروز به صرف 

صبحانه پیش اومیروید؟

پیرمردباصدایی گرفته به ارامی گفت:

امامن که میدانم اوچه کسی است..

shirin بازدید : 244 چهارشنبه 04 تیر 1393 نظرات (0)

 

پسری متوجه شد که 5 دقیقه دیگر میمیرد؛

 


این پیام را نوشت:"من میروم، با من میای؟"

 


و یکی برای دوستش و یکی برای دوست دخترش فرستاد...

 


بعد2دقیقه دوست دخترش جواب داد: من گیرم! کجا میخوای بری؟ نمیتونم بیام، تنها برو

عزیزم...

 


پسرک قلبش بیشتر درد گرفت

بعد از 2 ثانیه...

 


دوستش پیام داد که؛ نامرد کجا میری بدون من؟ دهنت سرویسه اگه بری... واسا من

اومدم...

 


پسرک خندید و چشمانش را بست و بعد ازچند ثانیه قلبش گرفت و مرد

 

 

shirin بازدید : 248 شنبه 10 خرداد 1393 نظرات (0)

 

از تنهاییم راضی نیستم

 

 

اما خوشحالم که با خیلیا نیستم

 

 

 

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 403
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 32
  • تعداد اعضا : 121
  • آی پی امروز : 182
  • آی پی دیروز : 75
  • بازدید امروز : 322
  • باردید دیروز : 532
  • گوگل امروز : 5
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 854
  • بازدید ماه : 854
  • بازدید سال : 53,155
  • بازدید کلی : 1,117,369
  • کدهای اختصاصی
    خرید هاست
    هاست نامحدود یوگیگ
    خرید هاست